هانیه جان عاشق چادر وروسری هستش همیشه از مامانی میخواد روسری و چادر سرش کنه مامانی هم از این کار لذت میبره واز ما میخواد از هانیه جان عکس بگیریم هانیه هم با ما همکاری میکنه قربون چشمای حاضر به عکست گلم
هانیه جان پس از کلی بازی کردن
عزیز دلم ارام باش چشمهایت راببند و بگذار خستگی از تنت بیرون بیاید. وقتی که خوابی دنیا برایت می چرخد. ماهم شش دنگ هواسمان به توست. از وقتی به دنیا امده ای با یک چشم می خوابیم وگوشمان به نفسهای توست ارام نفس بکش عزیزم وخوب بخواب ما لحظه به لحظه با تو هستیم تو را دوست داریم ومی پرستیم چرا که توقشنگترین تصویری شدی در البوم زندگیمان
قربون مهربونیات
عسلیه مامان وبابا روز به روز باهوشتر ومهربونتر میشه نی نی پیجیهای عزیز نمیدونید چه دختر باهوشی دارم که همه مارو تو حیرت گذاشته اگه امروز یه چیزی رو یادش بدم یکماهه دیگه ازش بپرسم جواب میده دخترم همه کتابای اموزشی رو خیلی خوب بلده همینطور همه میوه ها رو میشناسه تا وارد مکانی میشه یا شخصی رو میبینه میگه الام //سلام// اگه بچه رو گریان ببینه میگه مامانش دهتر//یعنی مامانش ببردش دکتر تا نماز میخونیم کنارمون با چادر نمازش ظاهر میشه//در غیاب باباش اگه یه خوراکی بخوریم یکیشو برمیداره کنار میزاره میگه بابا محچن//یعنی برای بابامحسن//هرروز ظهر دوسه ساعت میخوابه شبهام خوب میخوابه قربونش برم اینجا مثل باباشه//از یه چیزی خیلی زود خندش میگیره //اگه قهر بکنه خیلی زود اشتی میکنه مثل بابا طاقت قهر نداره//صبحها بابا محسن با بوسه بیدارش میکنه //شبها خودم با بوسه خوابش میکنم //مامانی وبابایی هم عاشق هانیه هستند //اگه قند ببینه میگه ددون لولو یعنی دندونو لولو میخوره //تو میوهها عاشق موز وخیاره //مسواکشو به ترتیب روی دندوناش میکشه//صلوات رو میخونه //تا کتاب دعا میبینه بوس میکنه وخیلی کارهای دیگه که در پستهای بعدی ثبت میگذارم تا وقتی بزرگ شد بخونه ولذت ببره
عکس امشب هانیه رو تقدیم میکنم به عمو حسین که هانیه دلش براش تنگ شده
ارزویم این است که دلت خوش باشد . نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند . نشود غصه دمی نزدیکت . لحظه هایت همه زیبا باشد . از خدا میخواهم که تو را سالم و خوشبخت بداردهمه عمر . ونباشی دلتنگ
گاهی هم هانیه خانوم خودشون هرچی میخواستن برمی داشتن و داخل سبد میگذاشتن
الهی فدای هانیه عزیزم بشم مامانی چقدر عاشق گردش و خریدی خدا روشکر که یه بابای مهربون داری و تو رو به خواسته هات میرسونه .تو هم کلی خودتو پیش بابا عزیز کردی امشب توی فروشگاه به هرچی اشاره میکردی بابا برات می خرید شاید از دستم ناراحت بشی ولی من دوست ندارم هرچی به بابا بگی بابا برات مهیا کنه دوست دارم جوری بزرگ بشی که کلمه //نه// را هم بتونی هضم کنی ولی بابا میگه نه دخترمه جون خودمه هرچی بخواد باید براش فراهم کنم ایشالله گلم بزرگ شدی با خدا باش خدا هم دوستت داشته باشه هرچی بخوای برات فراهم کنه