چقدر دوست داشتی روزی که برف اومده بود از خواب که بیدار شدی بردمت کنار پنجره و حیاط رو که از برف پوشیده شده بود نشونت دادم تو هم چقدر خوشت اومد ه بود وبابا محسن گفت کارهاتونو بکنید بریم برف بازی
یه کم توی خیابون دور زدیم بعد رفتیم خونه بابایی
این عکسو به درخواست بابا ازت گرفتم و بغل بابا هستی دوستت داریم فراوووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
هانیه عاشق خیابان گردی
عزیزم چقدر عاشق گردش هستی البنه این اخلاقت دقیقا اخلاق مامانه اره عزیزم منم مثل تو عاشق گردش هستم قبل از اینکه تو به دنیا بیای من و بابا هر شب یه دوره یکی دوساعته توی شهر میزدیم و الانم تو اخلاق منو دست گرفتی البنه بابا محسن هم گردشو خیلی دوست داره ولی خوب دیگه تو شدید تر از ما هستی ما هم با کمال میل تمام خواسته هاتو براورده میکنیم
فدای شماااااااااااا
سلام به همه ی دوستها ی نی. نی پیچ. از نظراتون.یه دنیا ممنونم انشالله به زودی به همتون سر میزنم دوستون دارم هوااااااارتا