هانيه جان

هانيه جان جان تا این لحظه 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن دارد

جمعه و تفریح

جمعه یکی از دوستای بابایی {بابای من} دعوتمون کرد باغ

صبح ساعت 8 رفتیم یکی از باغ هاشون .............هانیه خانوم هم کلی بازی کرد

هانیه و بابایی

بابای مهربون من که عاشق هانیه س و در حضورش هیچ کس جرات نداره با هانیه

بلند صحبت کنه یا دعوا کنه در واقع در حضور بابایی هانیه نهایت شیطنت رو انجام

میده و منم دندونهامو روی هم فشار میدم و با لبخند هانیه رو تماشا میکنم تا رضایت

بابایی حاصل بشه

هانیه و بابا محسن ........................که عاشق دخترشه

هانیه خانوم خوب میدونه که .............................عشقه

 

ناهار همه رفتیم خانه باغ عمو حسین وقتی وارد شدیم هانیه شروع به گریه کرد که بریم اون باغچه

و همه میخندیدن میخواست به باغ قبلی برگرده

عمو حسین هم با این همه زمین و باغ وقتی دید ... هانیه به اون باغ به این بزرگی میگه

باغچه شروع کرد به خندیدن و هانیه رو بغل کرد


تاریخ : 28 اردیبهشت 1393 - 09:53 | توسط : مامان هانيه | بازدید : 1015 | موضوع : وبلاگ | 8 نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام