عزیز دلم الان درست دو سال و سه ماه و یازده روز سن داری و من هنوز دلم نیومده تو رو از شیر بگیرم با اینکه ماه رمضان سختی در پیش خواهم داشت ولی با ز هم نمیتونم گریه ها و بی قراریهاتو ببینم اصلا طاقت ندارم و خودمم گریه ام میگیره
اینجا هم صحنه غذا خوردنته که با بازیگوشی از خوردن غذا دوری میکنی و منم مثل همیشه با هر ترفندی شده غذا رو به خوردت میدم اینجا سوار دو چرخه شدی کلی با هم بازی کردیم و زنگ تفریح غذا بهت دادم که دوباره با هم بازی کنیم
اهنگ وبلاگت شعر ناز گل باباست که بابا محسن همیشه به عشقت توی ماشین گوش میکنه و سفارش داده توی وبلاگت هم بزارم
تو را حس میکنم هر دم
که با چشمان زیبایت
مرا دیوانه ام کردی
من از شوق تماشایت
نگاه از تو نمیگیرم
تو زیباتر نگاهم میکنی این بار...................
فدای چشمان زیبایت
مامان و بابا