دست جمعی رفتیم تفریح
فقط میگم خیلی خوش گذشت .....................................
هانيه جان جان تا این لحظه 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن دارد
هر کی بلده بیاد کمک
نوار سبز کنار وبلاگم که لینک دوستان و ... هست پاک شده و وقتی میرم تنظیمات وبلاگ صفحه تا درباره ی نی نی هست ویرایش وبلاگم نیست که لینک رو درست کنم بزنم ویرایش
منتظر نظراتون هستم
به اقای زاهد هم موفق نشدم ایمیل بزنم
سماور زغالی
که بابایی و مامانی زحمت کشیدن رو سیسمونی برات خریدن واقعا دستشون درد نکنه اخه تو سیسمونی برات سنگ تموم گذاشتن...........
دوستای نی نی پیجی بفر مایید چای...............
االان چای اماده میشه
الهی فدات عزیزم که اینقدر مهربونی..............
عاشق مهمونی و مهمون نوازی هستی...................
از حالا خوشحالی میکنی واسه دید و بازدیدهای عید نوروز........
ایشالله بهت خوش بگذره..........
لباسهای عید رو هم با بابا محسن برات خریدیم ایشالله برات میگذارم تو سایت یادگاری بمونه
لذت ببری و ببینی مامان وبابا چقدررررررررررررررررررررررررر دوستت دارن
سلام عزیز دلم هانیه قشنگم
کم کم هوا داره گرم میشه و گردشها شروع میشه این عکس مربوط به روز جمعه هستش که تولد حضرت زینب بود و رفته بودیم بی بی شاه زینب خیلیییییییییییییییی خوش گذشت وقتی رسیدیم اونجا زیارت کردیم و بابا تو رو برد توی پارک و کلی بازی کردی و بعد با مامان من و عمه خدیجه رفتید برای قدم زدن بعد من و تو و عمه خدیجه رفتیم سرسره وتاب بازی و گردونه و بعد رفتیم الا کلنگ وکلی بازی کردیم و چقدر خندیدیم که دل درد گرفته بودیم بقیه هم از دور ما رو تماشا میکردند و میخندیدن خیلی خوش گذشت
تا غروب اونجا بودیم
و اخر وقت هانیه خانوم حوض اب پیدا کرد ورفت سراغ اب بازی به چه سختی هانیه رو از اب جدا کردیم
الهی 100 ساله بشی
نه 120 ساله بشی
نه 120 ساله کمه
همیشه زنده باشی
اینم کادوهای تولدت
دست همشون درد نکنه ایشالله براشون جبران کنیم
باباحاجی و مامانی پول
بابا ی من سکه یک گرمی
مامانی و خاله لیلا بشقاب کریستال امریکایی
خاله فاطی و عمو روح اله روسری سارافون وکفش
عمو مهدی انگشتر
عمه فاطمه پول
عمه خدیجه میوه خوری سبز
من یه النگو اسپرت
بابامحسن 4 تا النگو
ایشالله مبارکت باشه گلم خیلی خیلی دوستت داریم
سلام
به همه ی مامانها وکوچولوهای نی نی پیجی از نظرهاتون واقعا ممنونم به خاطر مراسم جشن تولد دخترم هانیه و فرا رسیدن سال جدید مشغول خونه تکونی هستم و از طرف دیگه چندتا مراسم برامون پیش اومده عروسیه خاله نجمه دوست من و عمه خدیجه تولد عزیز دلم زواریه خاله هورا و زواریه مامان زن دایی حسین و من سخت مشغولم و خیلی هم خوشحال 8 اسفند برای دیدن عکسهای تولد دخترم تشریف بیارید
بابا محسن همیشه دلواپس تو ست ...توی این عکس پشت سرت وایساده وهواتو داره
چه نقشه ای میکشی بلای من
کجا میری عزیزم...............
دخترم...میخواست بیاد اسب سواری
این دوتا عشق منن
و همه ی خواسته های ادمو براورده میکنه
مادی ومعنوی و شادی وتفریحی
ادم غیر از سلامتی چی دیگه از خدا بخواد؟؟؟؟؟
هانیه عزیزم روزیکه برای تو سیسمونی می چیدیم از بس سیسمونیت زیاد بود توی اتاق خواب بالا جاش تمی شد و این بود که تصمیم گرفتیم طبقه ی پایین رو مختص تو کنیم و سیسمونیتو اونجا بچینیم والان که بزرگ تر شدی عاشق اتاقت هستی و همش میگی بریم خونه من و اونجا رو خونه ی خودت میدونی عزیزم عاشق شیرین زبونیاتم